معنی گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد , وغیره), معنی گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد پ وغیره), معنی ;d[ lcbj، odc;d، (bcاecqcfت dا sckا mdا jmc xdاb , mydci), معنی اصطلاح گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد , وغیره), معادل گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد , وغیره), گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد , وغیره) چی میشه؟, گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد , وغیره) یعنی چی؟, گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد , وغیره) synonym, گیج کردن، خیرگی، (دراثرضربت یا سرما ویا نور زیاد , وغیره) definition,